نوشتن برای کودکان و نوجوانان
نوشتن در هر مقوله ای و برای هر منظوری، مهارتی است آموختنی؛ خصوصاً نوشتن برای گروه سنی ویژه که مستلزم آگاهی جامع از فرهنگ و ادبیات زبانی است که به آن نوشته می شود. غالباً می گویند که «زبان» یا «زبان کلامی»
نویسنده: دکتر علی اکبر شعاری نژاد
نوشتن در هر مقوله ای و برای هر منظوری، مهارتی است آموختنی؛ خصوصاً نوشتن برای گروه سنی ویژه که مستلزم آگاهی جامع از فرهنگ و ادبیات زبانی است که به آن نوشته می شود. غالباً می گویند که «زبان» یا «زبان کلامی» است که آدمی را از سایر حیوانات، ممتاز می نماید. و هرگونه ارتباط و تفاهم میان افراد بشر، در سراسر زندگی، عمدتاً به همین زبان بستگی دارد. و حتی تمدن و فرهنگ انسان را به زبان و زبان کلامی، وابسته می دانند. در واقع، انسان، هم خالق زبان است و هم مخلوق زبان. کلمات و جملات، قالبهای افکار ما هستند و مهارت در انتخاب و ترکیب این کلمات را باید آموخت. معمولاً «ادیب» یا «نویسنده» یا «سخنران» ماهر به کسی اطلاق می کنیم که از خزانه لغات عمیق و وسیع، برخوردار باشد، بتواند کلمات را مناسب افکارش برگزیند، و آنها را آن چنان ترکیب کند و به صورت جمله یا کلام درآورد که شنونده یا خواننده، پیام او را درست و به شکل مطلوب او دریابد و تحت تأثیر آن قرار گیرد که این هدف غایی هر گوینده و نویسنده است. از این رو، گویند: «کلمات» گاهی معجزه می کنند و هم احیاگرند و هم کُشنده. چگونگی انتخاب و ترکیب و کاربرد کلمات است که هم عشق ورزی و محبت را بر می انگیزد و هم موجب نفرت و انزجار می شود. (1) خصوصاً آهنگ و لحن ادای کلمات و جملات.
گویند: اعمال مردم، نمایانگر افکارشان هستند، و کلمات و جملات، چنان که قبلاً گفته شد، قالبهای این افکار می باشند. پس می توان گفت که افکار، تعیین کننده ی کلمات و جملات و اینها نیز متقابلاً تعیین کننده ی افکار و مظاهر آنها به شمار می روند. به عبارت دیگر، می توان گفت که کلمات (و جملات) و افکار و اعمال، همواره با هم اند و عملاً نمی توان آنها را از همدیگر تفکیک کرد. از این رو، به باور برخی از روان شناسان، زبان شخص و چگونگی و آهنگ و شرایط کاربرد آن را می توان در شناخت روان شناختی او مورد استفاده قرار داد.
کلام یا زبان مکتوب (نوشتار) نه تنها افراد بلکه ادوار زمان را نیز به یکدیگر مرتبط می کند که با عنوان «تاریخ» از آن، نام می بریم. خلاصه، زبان، به ویژه زبان مکتوب می تواند:
= افراد بشر را به همدیگر نزدیک کند،
= افراد بشر را از همدیگر دور کند،
= جهان را به سوی صلح و صفا سوق دهد،
= جنگهایی را شعله ور کند،
= بخنداند و بگریاند،
= چند و چون زندگی را تغییر دهد،
= سلامت انسان را تأمین کند و گاهی آن را به خطر بیندازد.
به همین سبب، چگونگی انتخاب و ترکیب کلمات و لحن کاربرد آنها نشانگر وضع هنر و هنرنمایی و هنرمندی گوینده و نویسنده به شمار می روند.
در این میان، نوشتن برای گروه سنی خردسالان و نوجوانان، فرایند بسیار دشواری است که مهارت ویژه ای لازم دارد. ادبیات مکتوب کودکان و نوجوانان هنگامی موفق و مؤثر خواهد شد که تهیه و تدوین کنندگانش واقعاً ماهر و ورزیده باشند و حتماً در این فنّ، کارآموزی و کارورزی ویژه ای کرده باشند.
کسی که می خواهد متنی را، در هر مقوله، برای کودکان و نوجوانان بنویسد باید:
1. هدفش از این کار را دقیقاً برای خودش روشن کند و حتی آن را به شکل مکتوب برای خویشتن تعریف کند، و در سراسر دوران قلم زدن به این منظور، به آن توجه داشته باشد.
2. درباره ی همین هدف و تعریف، دقیقاً و همه جانبه بیندیشد.
3. گروه سنی موردنظرش را (مخاطبان) دقیقاً تعیین کند؛
= سنّ و شرایط رشد و تکاملی
= شرایط زندگی
= توانمندیها
= فرهنگ حاکم
= محیط
= نیازها و رغبت و انتظارها
4. مطالعه ی عمیق دوران کودکی و نوجوانی خویش را در محدوده ی مخاطبان، خصوصاً از لحاظ نیازها، رغبتها، انتظارها، و توانمندیهایش در آن دوره فراموش نکند و حتی به یاد آورد.
5. در چند و چون ارتباط مطالبی که می نویسد با شرایط و مسائل واقعی زندگی، خوب مطالعه کند.
6. مطالعه ی دقیق ارتباط موضوع با درسهای رسمی مدارس گروه مخاطب را ضروری بداند.
نوشتن، به ویژه برای خردسالان و نوجوانان، تنها هوس و عشق نیست بلکه فلسفه و علم و هنر است و مستلزم مطالعات عمیق و وسیع.
7. انتظارات خود از خوانندگانش را برای خویشتن تعیین کند.
8. واکنشهای هرچند احتمالی کودکان و نوجوانان را پیش بینی کند.
9. شیوه ی نگارش را پیش بینی کند.
10. منابع معتبر مربوط به موضوع یا مطالب نوشتنی را تعیین و گردآوری کند.
11. محدوده ی اطلاعاتش را در این مورد، بررسی کند.
12. وضع و میزان آمادگی فلسفی و علمی و هنری خود را برای این کار، دقیقاً ارزیابی کند.
13. چگونگی سازمان دهی موضوعات را در ذهن خودش پیش بینی کند.
14. درباره ی گذشته و حال و آینده ی موضوع انتخابی خود، آگاهی لازم را به دست آورد.
15. مخاطبان و نوشتن برای ایشان را واقعاً دوست بدارد؛ و ایشان را متعلّقانِ خویش در نظر بگیرد.
16. خودش نخستین انتقادکننده ی اثر خودش باشد.
مهارت در انتخاب اسامی
1. اسم خاص باشد.
مثلاً به جای گفتن مردی یا زنی بنویسد: مأمور پست در خیابان ...2. تلفظ نام انتخاب شده برای کودکان آسان باشد
تا آن را از ابتدا درست یاد بگیرند و به کار ببرند.3. تا حد امکان نامهای گوناگون به کار ببرد و از تکرار یک نام خودداری کند.
4. از به کاربردن نامهای نامأنوس و تلفظهای دشوار خودداری کند.
5. نامهای ویژه را زیاد تکرار نکند.
6. کلمات ساده: نوشتن ساده و به کاربردن ساده را ترجیح دهد.
مهارت در انتخاب و کاربرد فعلها
در واقع «فعل» است که کلام و نامهای مطرح شده در آن را معنا می بخشد و نقش آنها را تعیین یا اعلام می کند. از این رو، به دقّت زیاد نیاز دارد.1. در نوشتن، صریح باشد.
2. تا حد امکان از فعلهای گوناگون استفاده کند.
3. از زمان منفی پرهیز کند.
4. فعلهای ساده گذشته به کار ببرد.
مهارت در انتخاب و کاربرد صفتها
صفتها، نامها را معرفی می کنند. بنابراین، باید در انتخاب و کاربرد آنها دقیق بود.1. در کاربردن صفتها باید صرفه جویی شود.
2. از به کاربردن صفتهای مترادف خودداری شود.
3. صفتهای زاید به کار برده نشود مثل گفتن «شب تاریک» که شب طبعاً تاریک است.
4. حال و حوصله را تحریک کند.
مهارت در انتخاب و کاربرد قیدها
قیدها، فصلها، صفتها، و قیدهای دیگر را تعریف می کنند و گاهی آنها را تغییر می دهند. لازم است قواعد یا توصیه های مذکور در انتخاب و به کاربردن صفت، در انتخاب و کاربرد قیدها نیز رعایت شوند. (2)به طور کلی، توصیه می شود نویسنده ای برای کودکان و نوجوانان:
* تا حد امکان از تصویر استفاده کند.
* از به کار بردن کلمات و عبارتهای کلیشه ای پرهیز کند.
* صفتهای غیرلازم را به کار نبرد.
* احساسات و عواطف را برانگیزد.
* آیین نگارش مألوف را دقیقاً رعایت کند.
* از هرگونه فضل نمایی اجتناب ورزد.
* اندیشه های انتقادی را تحریک کند.
* نوشتن و به کار بردن و تلفظ درست کلمات را غیرمستقیم آموزش دهد.
* شگفت انگیز بودن موضوع را فراموش نکند که برای این دوره سنّی بسیار مهم است.
* هماهنگی کل کتاب را در نظر بگیرد.
* خلاف طبیعت کودکان و نوجوانان ننویسد.
* تازگی موضوع را رعایت کند.
* کتاب را طوری طراحی نکند که خواننده از همان صفحات اول، مطالب احتمالی پایان کتاب را دریابد.
* بهتر است کتاب را با طرح یک رویداد شگفت انگیز و تازه آغاز کند.
* برای تحریک و تشویق کودکان و نوجوانان به علوم و معارف روز، از شخصیتهای برجسته دنیای علم سخن بگوید: از آن گروه خصایص ایشان که تا حدّی شایسته سرمشق گیری هستند.
* از هرگونه تبلیغ و تلقین شخصیتها پرهیز کند.
* خودش از مطالب کتاب، نتیجه گیری نکند که این کار خونندگان است. خصوصاً نتیجه گیریهای اخلاقی.
* همواره و در هر حرکت، شخصیتهای مخاطبان را به یاد داشته باشد.
* به طور کلی، لازم است در نوشتن برای کودکان و نوجوانان همزمان به همه ابعاد رفتار ایشان توجه کند:
= بُعد زیست شناختی
بُعد تنکارشناختی (فیزیولوژیک)
= بُعد روان شناختی دربرگیرنده ی جنبه های شناختی، روانی- حرکتی، و عاطفی
= بُعد جامعه شناختی
= بُعد بوم شناختی (3)
= بُعد جایگاهی (زمان و مکان)
* در نظر بگیرد که نخستین چالش در نوشتن برای کودکان و نوجوانان، این است که خود او تشخیص دهد فکر نوشتن برای ایشان از کجا به او رسیده است. راهها یا منابع احتمالی از این گونه:
= وقتی خودم کودک بودم ...
= تعامل والدین و کودک را دیدم ...
= داستانهایی را خواندم یا شنیدم ...
= دوران کودکی و نوجوانی را مطالعه کردم...
= رویدادی از دوران کودکی به ذهنم رسید ...
= دیدم که کودکان و نوجوانان امروز باید دامنه ی اطلاعات خود را در علوم و معارف گوناگون گسترش دهند ...
= تجربه های گوناگونی از مدرسه، پزشک، و ... دارم ...
نوجوانان و جوانانی که احساسات ندارند، دل ندارند؛ بزرگسالان و سالمندانی که احساساتی هستند، عقل ندارند
رومن رولان
این توصیه به نویسنده برای کودکان و نوجوانان در هر مقوله حتی سرودن شعر برای ایشان باید تکرار کرد که: شناخت شنونده و خواننده از نخستین گامهای تعیین کننده ی موفقیت یا اثربخشی سخن یا کلام است. مثلاً بدانیم:
= کودکان دوران ابتدائی چه مسائلی دارند.
= نوجوانان یا دانش آموزان دوره های راهنمایی و دبیرستانی با چه مسائلی روبه رو هستند.
= من درباره ی این مسائل چه می دانم.
= برای طرح این مسائل، چه شخصیتهایی را باید انتخاب کنم که شخصیتهای کلیشه ای نباشند.
= چگونه به رشد و تکامل سالم و طبیعی این گروه سنی کمک کنم.
= چه موضوعی را انتخاب کنم که خودم بر آن تسلط دارم.
= چگونه موضوع انتخابی خود را برای گروه سنّی مطرح کنم که گفتمان هایی را میان ایشان برانگیزد.
= این نوشته یا سروده ی خود را پیش از چاپ و انتشار چگونه ارزشیابی و ویرایش کنم؛ و برای این کار از چه منابعی کمک بگیرم.
= چگونه آن را «مخاطب محور» گردانم: کودک محور یا نوجوان محور؛ و آن را به چه صورت بنویسم یا بسرایم که معلمان و والدینها هم از خواندن آن لذت ببرند که حتماً مشوق کودکان و نوجوانان خواهند شد.
= از چه نوع تصویرهای غیرکلیشه ای و محرک دیدن و شنیدن درباره ی آنها استفاده کنم.
همچنین کسی که برای کودکان و نوجوانان می نویسد یا می خواهد بنویسد: به شکل داستان، نمایشنامه، شعر، رمان، و ... بهتر است از خویشتن بپرسد:
* آیا از اختصاص دادن وقت برای این گروههای سنی لذت می برم؟
* آیا واقعاً ایشان را دوست دارم؟
* آیا هدفی بالاتر از چاپ و منتشر کردن این اثر خود دارم؟
* آیا واقعاً دوست دارم که کتابهای نوشته شده برای کودکان و نوجوانان را بخوانم؟
* آیا علاقه مندم در این مورد شخصاً تحقیق کنم و از کار سخت باکی ندارم؟
* آیا آمادگی دارم که اطلاعات خود را درباره ی ادبیات، خصوصاً ادبیات کودکان و نوجوانان، افزایش و گسترش دهم؟
* درباره ی نقش کتابهای خوب در زندگی گروه های سنی چه می دانم؟ و موفق ترین آنها در جامعه ما کدام اند؟
پینوشتها:
1. برای مطالعه ی بیشتر درباره ی اهمیت و ارزشهای زبان می توان به کتاب نگاه نو به روان شناسی انسان سالم از همین مؤلف، از انتشارات مؤسسه اطلاعات، تهران، 1387، مراجعه کرد.
2. در تهیه و تدوین این توصیه ها از منبع زیر نیز استفاده شده است:
Sherry Garland (1998) Writing for young Adults. USA
3. توضیح مفصل این بُعدها را می توان در این کتاب مطالعه کرد: نگاه نو به روان شناسی انسان سالم از همین مؤلف، مؤسسه اطلاعات، تهران، 1387.
شعاری نژاد، علی اکبر؛ (1390)، ادبیات کودکان، تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ بیست و هفتم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}